به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، دوازدهم تیرماه سال ۱۳۴۹ روز وفات بزرگمردی از تبار «بیدارگران اقالیم قبله» است. مردی که همه عمر خود را خالصانه وقف سنگربانی از مرزهای اعتقادی تشیع کرد و بر قله «غدیر»، رایت افراشت. «علامه عبدالحسین امینی» صاحب گنجینه ارزشمند و ماندگار «الغدیر» و کتب گرانسنگ دیگر، از مفاخر معاصر شیعه است که نقش عظیمی در تدوین و تبویب تراث معنوی و معارف شیعی و شبهه زدایی از معتقدات مذهب امامیه داشت و یادگارش کتبخانه بزرگی در نجف است که بیش از نیم قرن طالبان علم و فضیلت را از سرچشمه معارغف اهلبیت(ع) سیراب میکند.
شیر دادن با وضو
شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمد امینی در سال ۱۲۸۱ه. ش در روستای سردها شهرستان سراب و در خانواده ای سرشناس دیده به جهان گشود. . مادرش میگوید: شیر دادن من به فرزندم عبدالحسین با شیر دادن به دیگر فرزندانم فرق داشت زیرا هرگاه میخواستم به وی شیر دهم گوئی نیرویی مرا وا میداشت که وضو سازم و با وضو سینه در دهانش بگذارم!
علامه امینی تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند. در جوانی به نجف رفت و در محضر اساتیدی چون: آیتالله سیدمحمدبن محمدباقر الحسینی فیروزآبادی، آیتالله سید ابوتراب بن ابوالقاسم خوانساری، آیتالله میرزا علی بن عبدالحسین ایروانی و آیتالله میرزا ابوالحسن بن عبدالحسین مشکینی زانوی ادب زده و کسب علم کرد.
توکل و انقطاع علامه امینی از غیر، زبانزد عام و خاص بود. علامه هرگاه با مشکلی مواجه میشد متوسل به اهلبیت، خصوصا امیرالمومنین علی (ع) میشد. در نجف ضمن تحقیق و مطالعه فراوان در مجالس اساتید برجسته و مراجع تقلید آن روزگار به استمرار حاضر میشد و در ضمن آن بود که از جهت علمی و تقوا به مرتبه والای اجتهاد نائل شده و همچنین از علما و مجتهدین بزرگ آن عصر اجازه روایت نیز دریافت داشت.
بنای خلقت و بنیان عبادت، «محبت» است
مرحوم علامه امینی برآن بود که اساس خلقت، بر محبت است. ایشان میگفتند که تمام عبادات ناشی از محبت است. (هل الدین الا الحب). هر چقدر محبت به خدا بیشتر باشد، از معاصی و گناهان بیشتر دوری میشود و میگفتند: کسی که توجهاش در نماز کم است مشکل محبتی دارد.
در ماه مبارک رمضان، خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکرد و در این ماه ۱۵ ختم قرآن داشت. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم (ع) و یک ختم به نیت پدر و مادر خود و در ماههای دیگر نیز حداقل یک ختم قرآن داشت. تاثیر این قرائتها و انس با قرآن در قلم او دیده میشود چرا که نوشتههای این عالم متقی بسیار روان و منسجم است و البته تاثیر آن در الغدیرهم مشهود است که استشهادهایی که در الغدیر به آیات قرآن دارد به گونهای بوده که گویی این آیه برای همان موضوع مورد بحث نازل شده است.
«الغدیر»، دایره المعارف ماندگار اثبات ولایت و حقانیت شیعه
مرحوم استاد علامه، دکتر «سیدجعفر شهیدی» از قول آن عالم بزرگ نقل کرد که: «من ۱۰۰۰۰ کتاب را برای نگارش الغدیر از بای بسم الله تا تای تمت خواندم و به ۱۰۰۰۰۰ کتاب هم مراجعه کردم!» برای گردآوری مطالب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد. این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه ماخذ و ملاقات با استادان می گذشت. از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفر کرد، می توان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را برشمرد.
اثر نامدار او دائرةالمعارف یازده جلدی «الغدیر» که به زبان عربی (۲۲ جلد به زبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده، در رأس تألیفات امینی و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست. الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبه های گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است. الغدیر برای امینی فراتر از یک کتاب بود؛ فلسفه زندگی بود.
برخی کسان وی را تشویق میکردند به سنت معمول فقیهان به جای نگارش الغدیر به نوشتن رساله علمیه) توضیح المسائل (بپردازد و او) با توجه به تامین کامل این نیاز توسط فقهای بزرگ عصر (میفرمودند: رساله من توضیح المسائل من و برنامه من همین کتاب الغدیر است! یکی از نزدیکان علامه امینی، مرحوم حاج ابوالحسن ابراهیمی تاجر فرش در خیابان ولی عصر تهران نقل کرده: زمانی که رساله علمیه مرحوم آیتالله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، مرجع بزرگ تقلید از چاپ درآمد و خبر آن به گوش امینی رسید، به ایشان پیغام داد نگارش رساله و پرداختن به شئون معمول مرجعیت از دیگر فقیهان نیز برمیآید. بجا بود این سنخ کارها وا میگذاشتید و یکسره به اموری همچون نگارش ملحقات احقاق الحق یا احیای متون و مآثر کهن شیعی میپرداختید که انجام آن تنها از امثال حضرت عالی ساخته است.
که او ز بحر ولایت، «غدیر رحمت» بود...
سرانجام این دریای دانش و فضیلت در دوازدهم تیر ۱۳۴۹ بر کران قرب حق به سکونی ابدی نشست. در سوگ او استاد علامه «جلال الدین همایی» فرمود: «علامه امینی در واقع نمرده، بلکه حیات جاودانی یافته است.» و مرحوم سیدالشعرا «کریم امیری فیروزکوهی در مرثیه ای چنین سرود:
«امیر»! مرگ چنین شهسوار عرصه علم
نه مرگ یک تن، بل مرگ یک جماعت بود
چنین مصیبت عظمی، نبود دانش را
اگر دریغ و اَسف بود، اگر مصیبت بود
ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد
که او ز بحر ولایت، «غدیر رحمت» بود...
نظر شما